-
این پرواز جان علی را گرفت
دوشنبه 26 فروردینماه سال 1392 18:21
یک گل نصیبم از دو لب غنچه فام کن یا پاسخ سلام بگو یا سلام کن ای آفتاب خانه حیدر مکن غروب این سایه را تو بر سرمن مستدام کن پیوسته نبض من به دو پلک توبسته است بر من تمام من نگهی را تمام کن تا آیدم صدای خدای علی به گوش یک بار با صدای گرفته صدام کن از سرو قدشکسته نخواهدکسی خرام ای قامتت قیامت من کم قیام کن در های خلد بر...
-
شهادت حضرت زهرا (ع) رو به همه تسلیت میگم
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1392 16:55
نیمه شب تابوت را برداشتند بار غم بر شانهها بگذاشتند هفت تن، دنبال یک پیکر، روان وز پی آن هفت تن، هفت آسمان این طرف، خیل رُسُل دنبال او آن طرف احمد به استقبال او ظاهراً تشییع یک پیکر ولی باطناً تشییع زهرا و علی امشب ای مَه، مهر ورزو، خوش بتاب تا ببیند پیش پایش آفتاب دو عزیز فاطمه همراهشان مشعل سوزانشان از آهشان...
-
مقصد همه...
پنجشنبه 22 فروردینماه سال 1392 23:41
نام :انسان نام خانوادگی :آدمی زاد نام پدر :آدم نام مادر :حوا لقب :اشرف مخلوقات نژاد :خاکی صادره از دنیا مقصد برزخ ساعت حرکت و پرواز هر وقت که خدا صلاح بداند وسایل مورد نیاز: 2متر پارچه.نماز اول وقت.عمل نیک.ولایت انجام واجبات و ترک محرمات.امر به معروف نهی از منکر. اعمال صالح تقوا ایمان.دعای والدین و مومنین. خواهشمند...
-
جالبه!!!!!!!
شنبه 17 فروردینماه سال 1392 13:44
روزی یک مرد ثروتمند،پسر بچه ی کوچکش را به یک ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند،چقدر فقیر هستند.آن دو یک شبانه روز در خانه ی محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر،مرد از پسرش پرسید:((نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟)) پسر پاسخ داد::((عالی بود پدر!)) پدر پرسید::((آیا به زندگی آنها...
-
تعطیلات
چهارشنبه 7 فروردینماه سال 1392 21:34
سسسسسسسسسسسلام به همه دوستام من یه مدتی نبودم با خونواده و خالم اینا رفته بودیم مشهد جاتون خالی خیلی خوش گذشت از اون جاهم رفتیم شهرستانمون طبس خیییییییییلی جای قشنگیه پیشنهاد میکن م هر وخ تونستین اون جا برین خیله خوب دیگه بای بای نظر یادتون نره ها
-
سلاممممممم
سهشنبه 22 اسفندماه سال 1391 14:31
سلام دوستای عزی زم چه خبرا؟ به ما سر نمیزنینااااااا اومدم دوباره به اون یکی وبم دعوتتون کنم درستش کردم مطلباش خوبن اگه بیاین خوش حال میشم
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 17 اسفندماه سال 1391 12:27
سلام دوستان گلم من یه وبلاگ دیگه هم ساختم در مورد صلوات وخوبیاش سر بزنید ضرر نمیکنید sallavat.blogsky.com
-
آبجیممممممممم
سهشنبه 15 اسفندماه سال 1391 13:04
چند سال پیش رفته بودیم کرج { مامانم اون موفع مریض بود یه وقتایی از حال میرفت} آبجیم که 3 سالش بود اومد به مامانم گف من گشنمه مامان هم بلند شد براش یه غذایی درس کنه وقتی میرن آشپز خونه مامانم از حال میره بعد نسترن{آبجیم} با خونسردی اومد گف عمه من گشنمه مامانمم مرده ......... خدایا ...
-
پلیس برای چیه؟
شنبه 5 اسفندماه سال 1391 15:36
دختر خالم راس میگه فیلمای ایرانی تخیلیه تو فیلما وقتی یه مشکل پیش میاد و زنگ میزنن پلیس سریع از افق ظهور میکنه میگین چرا این حرفو میزنم بفرمایین... پ نجشنبه داشتیم از کرج میومدیم روی پل یهو یه یارو زد بهمون نزدیک بود بخوریم به نرده ها من که سکته کردم وقتی وایسادیم یارو به جای این که بیاد معذرت خواهی کنه دادو هوار...
-
انعکاس
یکشنبه 29 بهمنماه سال 1391 19:35
خوشششششششششششش اومدین
-
وااااااااااای
چهارشنبه 18 بهمنماه سال 1391 22:42
ینی آدم چه قد میتونه نترس باشه!!! واقعا من که قلبم درد میگیره این عکسارو میبینم حالا شما هم اینا رو ببینین بد مسخرم کنین
-
جوک
چهارشنبه 11 بهمنماه سال 1391 15:50
میگن : تنبلی مادر همه عادت های بد ماست ! ولی خب به هرحال مادره و احترامش واجبه ! یه بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم بهش گفتم مامان اگه من بمیرم چیکار میکنی؟ گفت مرگ بگیری مردشور برده … الهی به تیر غیب گرفتار بشی… سرت به سنگ لحد بخوره … لال شی ایشالا آخه این چه حرفیه؟! داشتم عزرائیلو میدیدم خداوکیلی… البته این...
-
سلام
دوشنبه 9 بهمنماه سال 1391 14:46
دوباره سللللللللللللام خوبین دوستام؟ چه خبرا ؟ حوصلم سر رفته بود گفتم یه آپی بکنم به جایی که بر نمیخوره!!!مگه نه؟ در ضمن نظراتون راضی کننده نبوداااااااااااااااااااا!!! میدونم نظر دادین ولی بیشتر باشه؟ راستی یه سوال شما دوس دارین اینجا درباره ی چی آپ کنم؟ حتما جواب بدیناا بای بای
-
...
پنجشنبه 5 بهمنماه سال 1391 17:28
سلاملکم دعوام نکنین دیگه خب همش قالب جدید میاد ...... بعدشم من عاشق تنوعم این جور آدمیم من در ضمن تند تند بهم سر بزنین دلم براتون تنگ نش ه نظر هم فراموش نشه اگه بشه ..... زیاد حرف زدم برین به کارتون برسین
-
دعا
یکشنبه 1 بهمنماه سال 1391 19:25
زنی بود با لباسهای کهنه و مندرس، و نگاهی مغموم وارد خواروبار فروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواروبار به او بدهد. به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمیتواند کار کند و شش بچه شان بی غذا مانده اند. جان لانک هاوس، با بی اعتنایی، محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند زن نیازمند، در حالی که اصرار...
-
شکی که انسان را عوض میکند!
دوشنبه 25 دیماه سال 1391 15:18
مردی صبح از خواب بیدار شد ودید تبرش ناپدید شده شک کرد که همسایه اش آن را دزدیده باشد. برای همین تمام روز او را زیر نظر گرفت. متوجه شد که همسایه اش در دزدی مهارت دارد مثل یک دزد راه میرود مثل یک دزد که میخواهد چیزی را پنهان کند پچ پچ میکند. آن قدر از شکش اطمینان پیدا کرد که تصمیم گرفت به خانه اش برگردد لباسش را عوض کند...
-
من دوباره اومدم...
چهارشنبه 20 دیماه سال 1391 12:37
سلام دوستای گلم من دوباره اومدم دلم براتون اندازه ی یه نخود شده بود شایدم یه عدس یا شاید یه... ای بابا حالا ولش کن بگید ببینم چه خبرا؟ خوبین؟ نظر یادتون نره ها کلی بدین خب دلم تنگ شده دیگه
-
بای بای
پنجشنبه 30 آذرماه سال 1391 15:45
سلام دوستای گلم چه خبر؟ دیگه از 5 دی امتحانام شورو میشه ..... وااااااااااای اومدم یه خبربدم که نمیدونم باشنیدنش خوشحال میشین یا ناراح ت این آخرین آپمه از فردا دیگه نمیتونم بیام باید بشینم درس بخونم تا20 دی... دلم واقعا براتون میتنگه ههههههیییییی چه میشه کرد این مشکلو همه دارن از ته دل دعا میکنم همتون با افتخار...
-
مال ما و مال اونا!!!
سهشنبه 28 آذرماه سال 1391 19:40
سلام این متنو که بخونین فرق بین مشهور های ایران و خارج رو میفهمین یکى از بهترین دروازه بانان فوتبال جهان دروازه بان تیم ملى اسپانیا «ایکر کاسیاس» است که در رئال مادرید صاحب رکوردهاى عجیب و غریبى شده، او کاری کرد که کمتر آدم مشهوری چنین می کند! ظاهراً «ایکر» همراه خانواده اش براى خوردن غذا به یک رستوران رفته بود که در...
-
داستان خوشمل
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 13:58
سلام دوستان این داستان هم جالبه ضرر نمیکنین اگه بخونیدش میگه خدا وجود نداره !!!!!!!!!!! وااااااااا مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. مشتری...
-
باحاله
چهارشنبه 22 آذرماه سال 1391 15:10
سلام دوستای عزیز پیشنهاد میکنم این متنو بخونین باحاله مسئولین یک مؤسسه خیریه متوجه شدند که وکیل پولداری در شهرشان زندگی میکند و تا کنون حتی یک ریال هم به خیریه کمک نکرده است. پس یکی از افرادشان را نزد اوفرستادند.. مسئول خیریه: آقای وکیل ما در مورد شما تحقیق کردیم و متوجه شدیم که الحمدالله از درآمد بسیار خوبی...
-
فقط خدا
شنبه 18 آذرماه سال 1391 14:07
عارفی را دیدم سطل اب و مشعلی در دست از او پرسیدم کجا میروی ؟ گفت : میروم با مشعل بهشت را اتش بزنم و با اب اتش جهنم را خاموش که مردم نه از ترس جهنم و نه برای بهشت عبادت کن ند .بلکه فقط برای خدا عبادت کن ند
-
چه خبر؟
سهشنبه 7 آذرماه سال 1391 22:56
سلام دوستای عزیزم چه خبر؟ تو این چار روز کجاها رفتید؟ تاسوعا عاشورای امسال چطور بود؟ برا من امسالم مثل سالای پیش عالی بود کلی دعا کردم
-
دعا...
شنبه 4 آذرماه سال 1391 13:18
خدایا اشکهای این روزهای ما را بپذیر... آمین
-
یا حسین...
جمعه 3 آذرماه سال 1391 16:00
یا حسین مظلوم ... السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین
-
عاشورا
سهشنبه 30 آبانماه سال 1391 14:47
ا امید وارم خوشتون بیاد
-
محرم
پنجشنبه 25 آبانماه سال 1391 23:42
محررررررررررم خیلی خوبه حس خوبی داره بهم آرامش میده میریم هیات گریه میکنیم به سختی هایی که امام حسین{ع} کشید فک میکنیم هههههههههی محرمم عالمی داره برا خودش شما چه حسی نسبت به محرم دارین؟
-
بی شوخی!!!
جمعه 19 آبانماه سال 1391 11:09
یه سوال ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چرا نظر نمیذارین؟ ها ها ها ها ها ها ها ها ها ؟
-
زندگی ما حاصل افکار ماست.
دوشنبه 15 آبانماه سال 1391 15:54
در کارخانه ای هنگام ناهار همه کارگران کنار هم می نشستند با هم ناهار می خوردند. یکی از کارگر ها همیشه با نوعی یکنواختی خاص وتعجب آوری بسته ناهارش را باز میکرد و شروع به اعتراض می کرد: امید وارم که امروز دیگه ناهارم ساندویچ کالباس نباشه......ااه لعنت بر شیطان! من از کالباس متنفرم . او عادت داشت هر روز بدون استثنا از...
-
آموزش یا اشتباه
جمعه 12 آبانماه سال 1391 19:11
داستان معروفی از تام واتسون بنیان گذار شرکت بزرگ کامپیوتری آی بی ام نقل میکند: که یکی از کارکنانش اشتباه بزرگی مرتکب شد و مبلغ ده میلیون دلار به شرکت ضرر زد ! کارمند به دفتر واتسون احضار شد وپس از ورود گفت:تصور میکنم که باید از شرکت استعفا دهم. تام واتسون گفت شوخی میکنید! ما همین الان مبلغ ده میلیون دلار بابت آموزش...