روزی نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید:
«شما برای چی می نویسید استاد؟ »برنارد شاو جواب داد :«برای یک لقمه نان»
نویسنده جوان برآشفت که :«متاسفم! من برای فرهنگ مینویسم! »وبرنارد شاو گفت
:«عیبی نداره پسرم هر کدام از ما برای چیزی مینویسیم که نداریم!