نیلوفر آبی

نیلوفر آبی

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم...
نیلوفر آبی

نیلوفر آبی

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم...

در آغوش خدا

خواب دیده بود در ساحل دریا در حال قدم زدن با خداست . در پهنه ای از آسمان صحنه هایی از زندگی اش به نمایش در آمد. متوجه شد که در هر صحنه جای پای دو نفر فرو رفته است یکی جایپای او ودیگری جای پای خدا.


وقتی به جای پا ها دقت کرد متوجه شد دقیقا در مواقع سخت و ناراحت کننده فقط یک جای پا وجود داشته این موضوع او را رنجاند و از خدا سوال کرد:

خدایا تو گفتی چنانچه تصمیم بگیرم که با تو باشم همیشه همراه من خواهی بود

ولی متوجه شدم که در لحظات سخت زندگی تنهایم گذاشته ای چرا ترکم کرده بودی ؟

و خدا چنین پاسخ داد:


بنده ی عزیزم من تو را دوست دارم هرگز تنهایت نگذاشته ام زمانی که تو در آزمایش بودی و فقط یک جای پا میدی این درست زمانی بود که من تو را در آغوش گرفته بودم.


او با شنیدن این پاسخ زانو زد و گریست...



عکس های فانتزی متحرک و زیبا - www.jazzaab.ir

نظرات 3 + ارسال نظر
حسام پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 08:36 ق.ظ http://nilufar-e-abi.mihanblog.com

سلام خواهش میکنم قابلی نداشت، عکس قشنگی گذاشتی برات آرزوی موفقیت دارم ایشاء وبلاگت روزی بهترین منتظر عکسهای بیشتری تو وبلاگت هستم

zoha پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://http://www.blogfa.com/Desktop/Default.aspx?r=5391892

سلام دوست من لینک شدی [

مینا پنج‌شنبه 11 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:03 ب.ظ

سلام
دانسجو هستم
چطوری گادیبارد؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد