نیلوفر آبی

نیلوفر آبی

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم...
نیلوفر آبی

نیلوفر آبی

بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم...

داستان خوشمل

سلام دوستان این داستان هم جالبه ضرر نمیکنین اگه بخونیدش



میگه خدا وجود نداره!!!!!!!!!!!وااااااااا


 مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در حال کار گفتگوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها درباره موضوعات و مطالب مختلف صحبت کردند. وقتی به موضوع « خدا » رسیدند. آرایشگر گفت: من باور نمی کنم خدا وجود داشته باشد. مشتری پرسید: چرا باور نمی کنی؟

آرایشگر جواب داد: کافی است به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد. به من بگو، اگر خدا وجود داشت آیا این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود می داشت، نباید درد و رنجی وجود داشته باشد. نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه می دهد این چیزها وجود داشته باشد.
مشتری لحظه ای فکر کرد، اما جوابی نداد، چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت.
به محض این که از آرایشگاه بیرون آمد، در خیابان مردی دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده. ظاهرش کثیف و ژولیده بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: می دانی چیست، به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند.
آرایشگر با تعجب گفت: چرا چنین حرفی می زنی؟ من این جا هستم، من آرایشگرم. من همین الان موهای تو را کوتاه کردم. مشتری با اعتراض گفت: نه! آرایشگرها وجود ندارند، چون اگر وجود داشتند، هیچ کس مثل مردی که آن بیرون است، با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد. آرایشگر جواب داد: نه بابا، آرایشگرها وجود دارند! موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.

مشتری تائید کرد: دقیقاً! نکته همین است. خدا هم وجود دارد! فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.

نظرات 14 + ارسال نظر
یونس یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:02 ب.ظ http://guardian.blogsky.com

مرسی که اومدی

یونس یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 02:17 ب.ظ http://guardian.blogsky.com

خواهش میشه...بازم سربزن
هر روز به روز هستیم

حتما

reza یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:21 ب.ظ http://rezaking70.persianblog.ir

آغوش تو

مترادف امنیت است

آغوش تو

ترس‌های مرا می‌بلعد

لغت نامه‌ها دروغ می‌گفتند

آغوش تو

یعنی پایان سردرد‌ها

یعنی آغاز عاشقانه‌ترین رخوت‌ها

آغوش تو یعنی "من" خوبم!

بلند نشوی بروی یکوقت!

بغلم کن

من از بازگشتِ بی هوای ترس‌ها

می‌ترسم.

ممنون که سر زدی

افسانه یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:07 ب.ظ http://gtale.blogsky.com

سلام نیلوفر مهربانم

آنقدر فریادهایم را سکوت کرده ام که اگر به چشمانم بنگرید ....کر می شوید.

سلام عزیزم
مرسی که اومدی

نیلوفر یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 04:59 ب.ظ http://aftabmehrabooni.persianblog.ir

چه جواب توپی بهش داد آفرین!!!

آره واقعا

نیلوفر یکشنبه 26 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:00 ب.ظ http://aftabmehrabooni.persianblog.ir

خیلی قشنگ بود مررررررررررررررررررررسی

قابلت رو نداش عزیزم

نیلو دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:44 ب.ظ http://aftabmehrabooni.persianblog.ir

بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی
بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.
یلدا مبارک

ممنون عزیزم همچنین

طاهره دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 05:18 ب.ظ http://rozesiyah.blodsky.com

دختر خالت دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 09:40 ب.ظ


چاق

ینی شییییییی؟

امین دوشنبه 27 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 10:41 ب.ظ

باحال بود

قابلی نداش

طاهره سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:08 ب.ظ http://rozesiyah.blodsky.com

سلاااااااااااااااااااااام!
خوبی؟خونواده خوبن؟سلام برسون به همه!

سلااااااااااااااااام
همه خوبیم

طاهره سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:40 ب.ظ http://rozesiyah.blodsky.com

سیمین سه‌شنبه 28 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.simingoli.blogfa.com

سلام دوستم جالب بود موفق باشید

قابلی نداش
ممنون همچنین

alone شنبه 16 دی‌ماه سال 1391 ساعت 06:43 ب.ظ http://www.openminded20xx.blogfa.com

سرقت ادبی ها؟!

ینی چی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد